گروه جهاد و مقاومت مشرق - عبدالرحیم وحیدی از بستگان شهید مدافع حرم لشکر فاطمیون «سلمان رحیمی» در خصوص ارتباطش با شهید گفت: من و خانواده شهید از یک قوم و ولایت هستیم. پدر بزرگ شهید مرد مومن و خیری بود، همینطور پدرش چنین شخصی بود مادر شهید پنج سال پیش به رحمت خدا رفت.
وی افزود: سلمان فرزند سوم خانواده و بسیار آرام و با اخلاق بود تا کلاس هفتم درس خواند و بعد از آن مشغول به کار شد. چهار سال پیش به ایران مهاجرت کرد و در اینجا به کار بنایی مشغول شد. هر چند وقت تمامی حقوقش را به من میداد تا به پدرش برسانم چرا که سلمان نانآور پدر پیر و خواهر برادرهایش بود.
وحیدی به نحوه آشنایی شهید با فاطمیون اشاره کرد و گفت: تا دو سال پیش اوضاع بر همین منوال گذشت تا این که سلمان ساز سوریه رفتنش را برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) کوک کرد. دو ماه پیش هم که به ایران آمدم با او در تماس بودم. همیشه این پدر و پسر از طریق من جویای احوال هم بودند. از 20 روز پیش به این طرف دیگر ارتباط مان با سلمان قطع شد و گوشیاش خاموش شد. پدرش نیز مدام تماس میگرفت و جویای احوالش بود اما خبری نداشتم تا به او بدهم. غافل از این که سلمان دوم آبان در منطقه المیادین سوریه به شهادت رسیده و پیکر مطهرش پس از پیروزی اخیر و فتح منطقه تفحص و شناسایی شده است.
محمدحسین حسینی پسر عموی شهید به خصوصیات اخلاقی سلمان اشاره کرد و بیان داشت: سلمان پسر آرام و کم حرفی نبود اما برای این که مانعش نشویم در مورد سوریه و جنگ و آنجا برای ما صحبت نمیکرد. اوایل چندباری گفتم به سوریه نرو در جوابم میگفت من باید در این راه شهید شوم. آخرین باری هم که به سوریه رفت من سرکار بودم. ساعت 2 بعد از ظهر بود که تماس گرفت و گفت من الان رسیدم پلیس راه، خدانگهدارت. آخرین تماسش هم شب چهارم محرم بود.